اسم نامناسب

محتوا

• نمونه هایی از اسم های نامناسب
• نمونه هایی از جملات با اسم های نادرست

نامیده میشود اسم های نامناسب به آن اسامی که چیزها یا اشیا objects ، افراد یا حیوانات را مشخص می کنند. سابق. کشتی, جدول, خانه.

به عبارت دیگر ، اسامی نامناسب نیز نامیده می شوند اسم معمول.

نمونه هایی از اسم های نامناسب

نمونه هایی از جملات با اسم های نادرست

1. شراب ریخته روی جدول.
2. اب به شدت از طریق عبور کرد آبشار
3. ساندرا خرید حلقه به شما بدهد عمه مارتا
4. عینک از عمر شکست پس از تصادف
5. درخت بعد از آن تقسیم شد رعد و برق که روی او افتاد
6. من عمهمادر بزرگ برخی دارد هدفون
7. ما خرید خواهیم کرد ماشین ماه آینده جدید
8. پرنده او بیمار بود و ما او را با یک دامپزشک.
9. متاسفانه گلوله او را حفر کرد ریه.
10. کشتی به باهاما رفت.
11. من داده ام خودکار تحت پوشش طلا به عنوان یک هدیه ماهانه.
12. کابل انتقال
13. Matías آیا تا به حال از دست داده اید جوراب?
14. فکر کنم برم بستر به زودی
15. من مادربزرگ یکی به من داد پیراهن جدید برای من روز تولد
16. وقتی رسیدیم ، قفل از قبل باز بود
17. قفل کردن با او پرواز کرد باد و به جوانا صدمه زد
18. امروز ما مطالعه کرده ایم کمربند از جانب سیارک ها
19. سیرک در طول شهر به شهر خواهد آمد تعطیلات از جانب تابستان
20. من مادر نقاشی دیوارها از اتاق ناهار خوری از من خانه
21. من کامپیوتر نیاز به تعمیر
22. ما یکی جدید به لئاندرو خواهیم داد کراوات
23. من عمو زاده تمیز کرد پرده از او چهارم
24. فکر می کنم فراموش کرده ام یا نوت بوک امروز
25. او برش داد گوشت با چاقو جدید
26. ما یک جدید خواهیم ساخت دوره تخصص از آغاز می شود ماه بعد.
27. است هفته من شروع می کنم سالن ورزش
28. وقتی او سقوط کرد ، موش پرز دندان از من برادر
29. با من مادر، ما یک غذا به دیسک
30. سخن، گفتار چه چیزی داد ، همه ما تحت تأثیر قرار گرفتیم
31. من رئیس داشتن یک میز مطالعه جدید
32. قایق ها می تواند به لطف راهنمایی شود فانوس دریایی
33. که زن بله تابش کرد خوشبختی پشت اخبار.
34. ما یاس آماده خواهیم کرد مهمانی - جشن تعجب
35. در آن عکاسی مال من هستند پدربزرگ و مادربزرگ
36. من خریدم شیشه از جانب مرباجات در فروشگاه
37. بهترین کتاب که من خوانده ام " گربه مشکی »توسط ادگار آلن پو.
38. مرغ دریایی آنها معمولا در آن هستند سنگها
39. در آن داستان سه وجود دارد شخصیت ها اصلی
40. آنها مقداری به ما داده اند کلاه به همه شركت كنندگان
41. شروع به مصرف می کنم درس ها از جانب گیتار
42. برگها از درختان آنها سقوط کردند زیرا فصل پاییز
43. مرد داد داد ترس.
44. بازیکن یکی شکست پا در بازی.
45. ما ارائه خود را با ارائه خواهیم کرد ملحفه از جانب رنگها
46. در داستان وجود دارد چراغ جادویی
47. در گوسفند آنها همه آنها را گرفته بودند پشم.
48. جنب خودکار وجود دارد حرف از او پدر
49. او از دست داد مداد که خوان به او داده بود
50. اگر هابیل خود را تمیز نمی کند لنزها، شما قادر به دیدن خوب نخواهید بود.
51. آنها افتتاح کردند کتابفروشی دو اصطبل
52. در کتاب برای شکستن یک طلسم جادویی ذکر شد هجی کردن از جادوگر
53. کلیدها از زیر زمین آنها پس از خود را از دست داده بودند طوفان
54. چراغ ها از ماشین آنها روشن کردند مسیر
55. چوب از شرق بهترین طعم است اتاق
56. ابرها خاکستری پر از آسمان
57. چشم از طوفان به نظر می رسید از قبل گذشته است
58. پدر آلیشیا آورده بود شکلات به اشتراک گذاشتن
59. کاغذ اصلی از کار کردن آنها آن را به توبیاس و اورئانا دادند.
60. ما مجبور شدیم شام را با سبک از شمع ها زیرا آنها منبع تغذیه را قطع کرده بودند.